جبران خليل جبران

هفت جا ، نفس خویش را حقیر دیدم.



نخست : هنگامیکه به پستی تن میداد تا بلندی یابد.



دوم : آنگاه که در برابر از پاافتادگان ، میپرید.



سوم : آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید.




چهارم : آنکه گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیزهمچون او دست به گناه میزنند ، خود را دلداری داد.




پنجم : آنگاه که از ناچاری ، تحمیل شده‌ای را پذیرفت و شکیبایی‌اش را ناشی از توانایی دانست.




ششم : آنگاه که زشتی چهره‌ای را نکوهش کرد ، حال آن که یکی از نقاب‌های خودش بود.




هفتم : آنگاه که آوای ثنا سرداد و آن را فضیلت پنداشت. جبران خلیل جبران»